آیا حلقه خودی‌ها در مجلس تنگ‌تر از قبل خواهد شد؟
در دوره رئیسی هولوکاست مدیریتی اتفاق افتاد و قتل‌عام تجربه را شاهد بودیم

آیا حلقه خودی‌ها در مجلس تنگ‌تر از قبل خواهد شد؟

اسرار امروزاگر قرار بود تنها یک جریان فکری در مجلس باشد نیاز نبود 290 نفر را از سرتاسر کشور یکجا دورهم جمع کنیم!/ تصمیمات از پیش تعیین‌شده را با 5 نفر هم می‌شود مصوب کرد /اگر مجلس یازدهم بر عملکرد دولت نظارت می‌کرد، مردم امروز تا این اندازه گرفتار نمی‌شدند

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اسرار امروز؛ غلامعلی جعفر زاده ایمن آبادی، نماینده پیشین مجلس طی مصاحبه ای گفت: فلسفه وجودی پارلمان تضارب افکار و اندیشه‌ها است

اگر مجلس یازدهم بر عملکرد دولت نظارت می‌کرد، مردم امروز این اندازه گرفتار نمی‌شدند.

نماینده‌ها که وکیل مردم بودند، در هیچ موضوعی در مقابل دولت نایستادند و دولت هر تصمیمی که گرفت، انجام داد و نماینده‌هایی که باید نظارت‌کننده باشند به‌جای عمل به وظیفه به ادامه داشتن مسیرهای خطا کمک کردند. قانون اساسی می‌گوید دولت باید از مجلس اجازه بگیرد، قانون اجازه نداده است دولت هر تصمیمی گرفت خودسرانه به آن عمل کند.

رد صلاحیت نامزدهای نمایندگی مجلس که در دوره‌های مختلف و انتخابات چند سال اخیر، عموماً تأیید نامزدهای اصلاح‌طلب را با مشکل مواجه می‌کرد، این بار به نامزدهای طیف اصولگرا رسیده است. بسیاری از نامزدهای این نگاه سیاسی موفق به اخذ تأیید وزارت کشور نشدند. گفته می‌شود خالص‌سازی در فضای سیاسی کشور در جریان است و مجلس آینده متفاوت از تمامی مجالس کشور خواهد بود.
 جعفرزاده ایمن آبادی گفت:  با توجه به رد صلاحیت گسترده نامزدهای انتخابات مجلس، به نظر می‌رسد جریانی در حال اجرای پروژه خالص‌سازی در بهارستان است.

چه تحلیلی از وضعیت موجود دارید؟ آیا حلقه خودی‌ها در مجلس تنگ‌تر از قبل خواهد بود؟
فلسفه وجودی مجلس اجتماع تفکر، نگاه‌ها و ایده‌های مختلف است. اگر قرار بود تنها یک جریان فکری در مجلس باشد نیاز نبود 290 نفر را از سرتاسر کشور یکجا دورهم جمع کنیم! تصمیمات و برنامه‌های از پیش تعیین‌شده را باوجود 5 نفر هم می‌شود مصوب کرد.
وقتی 290 نفر جمع می‌شوند یعنی کسانی که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را نوشته‌اند، می‌دانستند که فلسفه وجودی پارلمان، تضارب افکار و اندیشه‌ها است.
کسانی که به دنبال خالص‌سازی و یکدست کردن حاکمیت هستند، باید به عملکرد مجلس یازدهم نگاهی بیاندازند. کسانی که از این تجربه درس نگرفته‌اند بدانند که ممکن است وضعیت بدتراز این شود. مجلسی که با رد صلاحیت شایستگان و با مشارکت حداقلی شکل‌گرفته بود، درس عبرت است نه مایه فخر و مباهات.
قانون اساسی می‌گوید: «تفکیک قوا» یعنی هرکدام از قوا وظیفه خود را انجام بدهند. با دست‌کاری در ساختارها و شبیه کردن نیروهای این مجموعه‌ها به هم، وظیفه ذاتی آن‌ها را زیر سؤال می‌رود. اگر مجلس یازدهم بر عملکرد دولت نظارت می‌کرد، مردم امروز این اندازه گرفتار نمی‌شدند.
مجلس نقش نظارتی خود را انجام نداده است.
نماینده‌ها که وکیل مردم بودند، در هیچ موضوعی در مقابل دولت نایستادند و دولت هر تصمیمی که گرفت، انجام داد و نماینده‌هایی که باید نظارت‌کننده باشند به‌جای عمل به وظیفه به ادامه داشتن مسیرهای خطا کمک کردند. قانون اساسی می‌گوید دولت باید از مجلس اجازه بگیرد، قانون اجازه نداده است دولت هر تصمیمی گرفت خودسرانه به آن عمل کند.
مجلس یعنی بدون حب و بغض کارشناسی را به نماینده مردم واگذار کردن تا بررسی کنند و اقدام دولت را یا تأیید یا اصلاح و یا رد کنند، در دولت سیزدهم و مجلس یازدهم کدام‌یک از این اتفاقات رخ داد؟ در این دوره به ساختار، بنیان و اساس مجلس ضربه وارد شد. مجلس از چشم رأی‌دهنده افتاد.
چند نفر مانند آقایان پزشکیان، بیگی، نوری قزلجه و جهان‌آبادی در مجلس یازدهم استثنا بودند. مردم برای همین چیزها انقلاب کردند و به نظام جمهوری اسلامی آری گفتند. گروه‌های مختلف جامعه وکیل خودشان را در مجلس می‌خواهند، ولی روند خالص‌سازی وکیل الدوله تولید می‌کند. جریانی به دنبال تشکیل مجلسی جدید با حضور وکیل الدوله‌ها است نه وکیل المله.
در دوره‌های مختلف با رد صلاحیت‌ها برخی از افراد به نام و چهره‌های شناخته‌شده کنار گذاشته شدند. آیا تکرار پروژه خالص‌سازی تجربه کشورداری و سرمایه‌های سیاسی را از بین خواهد برد یا خیر؟!
شخصیت‌های سیاسی باتجربه کشور خانه‌نشین شده است. این‌گونه افراد متعلق به خودشان نیستند. ایران به تجارب ارزشمند این افراد نیاز دارد.
جای تأسف است وقتی می‌شنویم 200 فرماندار اولین بار است که انتخابات برگزار می‌کنند. بیش از 65 درصد فرمانداران برای اولین بار در طول عمرشان انتخابات برگزار می‌کنند. دولت مسئول است، چرا کشور ناگهان این‌چنین از تجربه خالی شد.
ما تحریمی از خارج و در تحریمی در داخل داریم. به عقیده من در دوره آقای رئیسی هولوکاست مدیریتی اتفاق افتاد و قتل‌عام تجربه را شاهد بودیم.
 حذف چهره‌هایی مانند آقای مطهری و لاریجانی و صحبت از رد صلاحیت شخصیتی مانند حسن روحانی که 8 سال رئیس‌جمهور بود چه معنایی دارد؟ آیا پروژه خالص‌سازی به اصولگرایان رسیده است؟
آقای مطهری فرزند شخصیت بزرگوار و محترمی است که بر سر انقلاب منت دارد. رفتارهایی که شاهد آن هستیم برای دلسوزان کشور غصه ساخته است که فقط در سینه حبسشان می‌کنیم. آدم نمی‌داند باید این گله‌ها را به کدام مرجع ببرد و بگوید. از ظرفیت‌های کشورمان برای توسعه، آبادانی و حل مشکلات استفاده مناسب نمی‌شود.
انقلابیون جعلی در بدنه نفوذ کرده‌اند. خود ما انقلابی هستیم ما با انقلابیون مشکلی نداریم. اعتراض ما به انقلابیون جعلی و قلابی است. بچه‌های انقلاب شناخته‌شده‌اند، خودی هستند، دلسوزند و ادعا ندارند.ستاره صبح

ارسال شده در پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۲:۵۵ بعدازظهر
کد خبر: 6714163
آخرین خبر ها
گزیده خبرها