اسرار امروز. ریحانه خوشحال. پیادهراه فرهنگی، بخشی از حوزه مدیریت شهری است. چرا باید این مسئولیت از اختیارات شهردار خارج گردد و به هیئتی نامعلوم سپرده شود؟ چه کسی پشت پرده این ماجراست؟ چه منافعی در سپردن مدیریت پیادهراه به یک گروه غیرشفاف نهفته است؟ اگر «ناهنجاری» بهانهای برای راهاندازی گشتهای حجاب یا نیروهای نظارتی باشد، پیادهراه از فضای آزاد و فرهنگی به زندانی برای شهروندان تبدیل خواهد شد. این نه ساماندهی است، نه الگوسازی؛ این عقبگرد به دوران محدودیت است
به گزارش اسرار امروز؛ رشت، شهر باران و خاطره، با پیادهراه فرهنگیاش در میدان شهرداری، سالهاست که آیینه هویت و گردشگری این دیار است و گردشگران زیادی را به خود جلب کرده است. اما حالا، این فضای عمومی زیر سایه طرحی مشکوک و پرحاشیه در آستانه قربانی شدن است: خبر هیئت امنایی کردن مدیریت پیادهراه فرهنگی رشت مدتی است که اذهان عمومی را درگیر کرده و حتی کارزار مخالفت با این طرح نیز با بیش از ۲۰۰۰ امضا تشکیل شده است.
ظاهراً رحیم شوقی، شهردار رشت، با تأیید سارنگ حسنپور از استانداری، قصد دارد این پیادهراه را از دسترس مدیریت شهری خارج کرده و به هیئتی مبهمالحال بسپارد. اما پشت این تصمیم چه میگذرد؟ ناهنجاریهایی که شهردار از آن دم میزند چیست؟ آیا گشت حجاب در راه است؟ یا فشارهای بیرونی برای تسخیر این فضا؟ مردم رشت کجای این بازی هستند؟
ناهنجاری یا بهانهای برای کنترل؟
اخیراً شهردار رشت در مصاحبهای از «الگوسازی برای مقابله با ناهنجاریها» در پیادهراه فرهنگی سخن گفته است. اما این «ناهنجاریها» چیست؟ آیا منظور، همان جنجالهای گروههای خاص درباره رفتارهای اجتماعی در این فضاست؟ آیا قرار است پیادهراه رشت به صحنه گشتهای حجاب و «حجاببانان» تبدیل شود؟ شایعات درباره حضور قریبالوقوع چنین نیروهایی، نگرانیهای جدی را در میان شهروندان برانگیخته است. مگر نه اینکه حتی رئیسجمهور هم از اجرای چنین سیاستهایی سر باز زده است؟ پس چرا شهردار رشت باید به بهانه «ناهنجاری» دست به اقدامی بزند که بوی کنترل و محدودیت میدهد؟ آیا ساماندهی دستفروشان بهانهای برای سپردن قلب تپنده رشت به هیئت امنا است؟
فشارهای پشتپرده و بدعت خطرناک
شنیدهها حکایت از آن دارد که این طرح، برخلاف میل باطنی شهردار در حال پیشروی است. اهرمهای بیرونی، جریانهای قدرت در سایه، ظاهراً شهردار را تحت فشار گذاشتهاند تا هرچه سریعتر این هیئت امنا را راهاندازی کند. سؤال اینجاست: چه کسی پشت پرده این ماجراست؟ چه منافعی در سپردن مدیریت پیادهراه به یک گروه غیرشفاف نهفته است؟ آیا قرار است غرفهها، برنامههای فرهنگی، یا پروژههای عمرانی به جیب «افراد خاص» سرازیر شود؟ آیا این هیئت، ابزاری است برای گروههای فشار که میخواهند پیادهراه را از فضای فرهنگی فراگیر به محیطی تحت کنترل خودشان تبدیل نمایند؟
پیادهراه فرهنگی، بخشی از حوزه مدیریت شهری است و ساماندهی آن، وظیفه مستقیم شهردار و مجموعه شهرداری است. چرا باید این مسئولیت از اختیارات شهردار خارج گردد و به هیئتی نامعلوم سپرده شود؟ این چه بدعت خطرناکی است که بنا گذاشته میشود؟ مگر قرار نیست شهردار پاسخگوی مشکلات شهر باشد؟ سپردن این فضا به گروهی دیگر، نه تنها شانه خالی کردن از وظایف است، بلکه راه را برای نفوذ جریانهای خاص و حاشیههای بیپایان باز میکند.
معایب این طرح فاجعهبار
1. بوروکراسی، قاتل کارایی:
پیادهراه فرهنگی همین حالا هم نفسنفس میزند. حالا قرار است یک هیئت امنا با جلسات بیانتها و تشریفات اضافی به این آشوب اضافه شود؟ نتیجهاش چیزی نیست جز تصمیمگیریهای لاکپشتی، هزینههای بیجهت، و پروژههایی که خاک میخورند.
2. مردم، غریبه در شهر خودشان:
پیادهراه، خانه مردم رشت است. کجای این طرح، نظر شهروندان، کسبه، یا فعالان فرهنگی پرسیده شده؟ بدون مشارکت عمومی، این هیئت فقط سلیقههای خاص را به مردم تحمیل خواهد کرد. مردم کجای این داستاناند؟ ظاهراً فقط تماشاچی!
3. مدیریت در سایه ابهام:
وقتی ترکیب هیئت امنا در هالهای از ابهام است و فرآیند انتخابش پنهان، خطر سوءمدیریت و تصمیمات غیرشفاف موج میزند. واگذاری غرفهها، برنامههای فرهنگی، یا پروژههای عمرانی به «افراد خاص» در رشت سابقهای طولانی دارد. نکند این هیئت، فرصتی باشد برای گروههایی که دنبال منافع خودشان هستند؟
4. خطر مرگ تنوع فرهنگی:
طرح هیئت امنا درست پس از جنجالهای گروههای خاص درباره «ناهنجاریها» مطرح شد. آیا قرار است پیادهراه از فضایی برای همه به محیطی کنترل شده با نظارتهای تنگنظرانه و نگاههای بسته تبدیل شود؟ این یعنی خداحافظی با روح فرهنگی رشت. پیادهراهی که باید قلب تپنده رشت باشد، ممکن است قربانی نفوذ گروههای فشار شود.
5. گام به سوی کنترل و محدودیت:
اگر «ناهنجاری» بهانهای برای راهاندازی گشتهای حجاب یا نیروهای نظارتی باشد، پیادهراه از فضای آزاد و فرهنگی به زندانی برای شهروندان تبدیل خواهد شد. این نه ساماندهی است، نه الگوسازی؛ این عقبگرد به دوران محدودیت است. وقتی رئیسجمهور از اجرای سیاستهای محدودکننده نپذیرفته، چرا شهردار رشت باید به چنین دامهایی بیفتد؟ این طرح، اگر با فشارهای بیرونی و بدون رضایت مردم پیش برود، جز حاشیه، تنش، و نارضایتی چیزی به بار نخواهد آورد.
پیادهراه را به مردم پس دهید!
پیادهراه فرهنگی رشت، نه زمین بازی گروههای فشار است، نه آزمایشگاه برای طرحهای عجیبوغریب و بدعتهای مدیریتی. پیادهراه فرهنگی رشت، مثل هر گوشه دیگر این شهر، زیر چتر مدیریت شهری است و وظیفه شهردار رسیدگی به آن است، نه سپردن آن به یک هیئت امنا که هیچ توجیه قانونی ندارد. این فضا، متعلق به مردم رشت است؛ مردمی که شایسته فضایی آزاد، فرهنگی، و پویا هستند. آقای شهردار! این فضا را قربانی فشارهای پشتپرده نکنید. شفافیت کامل، مشارکت مردمی، و نظارت مستقل، تنها راه نجات این طرح از باتلاق سوءمدیریت است. همین حالا دست نگه دارید و نگذارید پیادهراه رشت، از قلب فرهنگ به حاشیهای پر از جنجال سقوط کند!
جناب شوقی، زیر بار این طرح نروید. اینجا متعلق به مردم رشت است؛ مردمی که سالهاست منتظر مدیریت کارآمد، زیرساختهای درست، و برنامههای فرهنگی واقعیاند. نگذارید زحمات شما برای این شهر در پس این طرح مدفون گردد.