اسرار امروز. مسئله اینجاست که هیچکس بهدرستی نمیداند پزشکیان کی، کجا و با چه سندی شرط گذاشته که «اگر ظرف مقدورات اجازه دهد، وعدهها عملی میشود»؟/مردم دیگر توان شنیدن «روضهی مشکلات» را ندارند/ حالا مشخص شده نه از نسخه خبری هست و نه از دارو/ پنهان شدن پشت سنگر «مقدورات»، چیزی جز بیاعتباری بیشتر به دنبال نخواهد داشت
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی اسرار امروز، به نقل از ناظرخبر سفر دو روزه فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت چهاردهم به استان گیلان، همچون گردبادی در فضای رسانهای کشور، موجی از تحلیلها، پرسشها و واکنشهای متناقض را به دنبال داشت. از یکسو، ادعای هزینهی ۵ میلیارد تومانی این سفر از محل منابع منطقه آزاد انزلی افکار عمومی را بسهشدت حساس کرد و از سوی دیگر، برگزاری جلسات پشت درهای بسته و ممانعت از حضور رسانههای منتقد، بار دیگر زخم کهنهی شفافیتستیزی را در ذهن جامعه زنده کرد.
آیا سفر سخنگوی دولت چهاردهم به گیلان، دستاوردی ملموس خواهد داشت؟
در حالی که برخی رسانهها از این سفر بهعنوان حرکتی «مثبت و تأثیرگذار» یاد کردند، اما حافظهی تاریخی مردم گیلان از سفرهای مشابه، واقعیتهای تلخی را به یاد میآورد: پس از سفرهای گوناگون مسئولان ملی، رودخانههای گوهررود و زرجوب که روزگاری شریانهای حیات شهر رشت بودند، اکنون به کانالهای فاضلاب شهری بدل شدهاند؛ معضل پسماند گیلان همچون غدهای سرطانی در حال گسترش است و پروژهی راهآهن بندر کاسپین که زمانی بهعنوان گرهگشای اقتصاد منطقهای و ملی معرفی میشد، هنوز آار اقتصادی آن مبهم و نامشخص باقی مانده است و...
این تناقضها، پرسشهای بنیادینی را در ذهن شهروندان گیلانی ایجاد کرده است: نظیر اینکه آیا سفر سخنگوی دولت چهاردهم به گیلان، دستاوردی ملموس خواهد داشت؟ آیا افتتاح مدرسه یا برگزاری نشستهای محلی، در چارچوب وظایف رسمی سخنگوی دولت تعریف میشود؟ کدامیک از برنامههای این سفر، مستقیماً با جایگاه سخنگویی مرتبط بود، جز نشست خبری پایانی؟
ظرف مقدورات؛ واژهای تازه برای توجیه وعدههای کهنه؟
اما نقطهی تمرکز اصلی این گزارش، نه صرفاً در بررسی هزینهها، بلکه در تحلیل گفتمان نوپدیدی است که در سخنان خانم مهاجرانی مشاهده شد؛ گفتمانی که بهنوعی واگرایی از شعارهای پیشین دولت چهاردهم تلقی میشود. واژگان جدیدی که او در استان گیلان بهکار برد – بهویژه عبارت «ظرف مقدورات» – پیش از این در فضای گفتمانی انتخاباتی دکتر پزشکیان دیده نمیشد.
مهاجرانی در یکی از جلسات اعلام کرد: «عملکرد دکتر پزشکیان در ظرف مقدورات، کاملاً قابل دفاع است!»
اما همین جمله، بهویژه در غیاب پیشینهای مشخص از این اصطلاح در مواضع انتخاباتی پزشکیان، سؤالبرانگیز شده است. آیا این عبارت، نشانهای از بازنگری در رویکردهای دولت چهاردهم است؟ یا صرفاً تاکتیکی رسانهای برای مدیریت مطالبات روزافزون جامعه؟
شکاف میان وعده و واقعیت
با گذشت حدود ۹ ماه از آغاز به کار دولت چهاردهم، جامعه هنوز منتظر اقدامات روشن در مسیر تحقق وعدههای پررنگ دکتر پزشکیان است؛ وعدههایی که صراحت و شجاعت در بیانشان، باعث شد او در مرحلهی دوم انتخابات، رقیب اصولگرای خود، سعید جلیلی را شکست دهد. اما اکنون، نه از آن شجاعت خبری هست و نه از تحقق آن وعدهها.
عبارت «ظرف مقدورات» برای مخاطب عام ممکن است محترمانه و موجه به نظر برسد، اما در واقع، نخستین عقبنشینی رسمی از شعارهای انتخاباتی تلقی میشود. مسئله اینجاست که هیچکس بهدرستی نمیداند پزشکیان کی، کجا و با چه سندی شرط گذاشته که «اگر ظرف مقدورات اجازه دهد، وعدهها عملی میشود»، چون آنچه مردم در مناظرهها و سخنرانیهای پیش از انتخابات شنیدند، دقیقاً خلاف این رویکرد بود.
تجربهی دولتهای پیشین نیز دقیقاً همین مسیر را نشان میدهد
تجربهی دولتهای پیشین نیز دقیقاً همین مسیر را نشان میدهد: پس از انتخابات، وقتی وعدهها رنگ واقعیت نمیگیرند و مطالبات جامعه بالا میرود، واژگان محافظهکارانهای مثل «شرایط»، «محدودیت»، «تنگنا» و حالا «ظرف مقدورات» به زبان مسئولان بازمیگردد. گویی گفتهاند که گفته باشند؛ اما نگفتهاند که واقعاً بشود انجام داد.
پزشکیان با چهار وعدهی مشخص وارد رقابت انتخاباتی شد: مخالفت با فیلترینگ و حمایت از اینترنت آزاد؛ لزوم بازنگری در قانون عفاف و حجاب؛ پذیرش FATF و تصویب لوایح پالرمو و CFT؛ ازسرگیری مذاکرات برای رفع تحریمها.
اکنون اما یا سکوت کرده، یا اختیار را به نهادهای دیگر سپرده و یا هیچ اقدام مؤثر و متناسبی صورت نگرفته است. رفع نصفهنیمهی فیلتر واتساپ و گوگلپلی، بینتیجگی درخصوص تلگرام و اینستاگرام، وعدههای تکراری دربارهی لایحهی حجاب و ناکامی در احیای کامل لوایح FATF، همه نشانههایی از عقبنشینی تدریجی در اذهان افکار عمومی هستند.
وظیفهی دولتها، فهرست کردن مشکلات نیست
سؤال اینجاست: آیا سفر سخنگوی دولت به گیلان، صرفاً یک تحرک تبلیغاتی بوده یا فرصتی واقعی برای پاسخگویی دربارهی وعدههای زمینمانده؟
خانم مهاجرانی بهخوبی میداند که وظیفهی دولتها، فهرست کردن مشکلات نیست، بلکه ارائهی راهحل برای آنهاست. مردم دیگر توان شنیدن «روضهی مشکلات» را ندارند؛ آنان پاسخ روشن و اقدام ملموس میخواهند.
پزشکیان با آگاهی کامل از دردهای کشور پا به رقابت گذاشت
واژهی «ظرف مقدورات» امروز، پاسخ اعتماد مردم به پزشکیان نیست؛ بلکه اگر این واژه، قرار بود محور عمل دولت باشد، باید پیش از انتخابات صراحتاً بیان میشد تا رأیدهندگان تصمیم آگاهانهتری بگیرند.
اکنون و پس از نزدیک به ۹ ماه از استقرار دولت، نه اینکه مردم معجزه بخواهند، اما انتظار داشتند حداقل یکی از وعدههای اصلی بهطور کامل محقق شده باشد. اما آن وعدهها، اکنون به لباسهایی میمانند که در موسم تبلیغات پوشیده شدند و حالا یا در کمد فراموشی آویزاناند یا در لباسشویی سیاست، آب رفتهاند.
دردناکتر اینکه پزشکیان برخلاف بسیاری از سیاستمداران، با آگاهی کامل از دردهای کشور پا به رقابت گذاشت. مردم تصور کردند کسی آمده که هم درد را میشناسد و هم درمان را بلد است؛ اما حالا مشخص شده نه از نسخه خبری هست و نه از دارو.
و حالا، مردم ماندهاند با گرانی، بیکاری، نااطمینانی، و انبوهی از وعدههای بیسرانجام. رئیسجمهوری که مردم انتظار داشتند مرهم دردهایشان باشد، حالا خود با چالش اعتماد عمومی روبهروست و تلختر اینکه حتی بسیاری از کسانی که برای او تبلیغ کردند، حالا ترجیح میدهند سکوت کنند تا یادشان نیاید به چه کسی امید بستند.
اگر قرار بود همهچیز به «مقدورات» واگذار شود، پس اساساً چه نیازی به وعده دادن بود؟ چه نیازی به انتخابات؟
مردم عمل میخواهند، نه واژهسازی
واقعیت این است که مردم دیگر نه حوصلهی شنیدن واژههای توخالی دارند و نه اعتمادی به تعریفهای کشدار. آنها عمل میخواهند، نه واژهسازی؛ آنها ثبات در سفره میخواهند، نه ثبات در توجیه!
دولت باید بداند که پنهان شدن پشت سنگر «مقدورات»، چیزی جز بیاعتباری بیشتر وعدهها به دنبال نخواهد داشت؛ بهویژه دولتی که با ادعای صراحت، شجاعت و صداقت به میدان آمد.
امید آنکه روزی فرا برسد که وعدهها، نه در مناظره و سخنرانی، بلکه در زندگی روزمرهی مردم تحقق یابد و سفر مسئولان، بهجای هزینه، حاصل و دستاورد واقعی برای جامعه داشته باشد.