اعتصاب غذای 4000 کارگر آلومینیوم سازی اراک/ بی عدالتی و وعده های بی سرانجام

اعتصاب غذای 4000 کارگر آلومینیوم سازی اراک/ بی عدالتی و وعده های بی سرانجام

اسرار امروز/ ریحانه خوشحال. ۴۳ روز است که کارگران آلومینیوم‌سازی اراک در اعتراض به بی‌عدالتی و معوقات مزدی فریاد می‌زنند، اما هنوز هیچ مرهمی بر زخم آن‌ها گذاشته نشده و پاسخی نگرفته‌اند، حالا کار را به اعتصاب غذا کشانده‌اند تا شاید صدایشان شنیده شود/ آقایان مسئول ! کجایید؟ آیا صدای کارگران را می شنویید؟/ آقایان نماینده؛ خبر دارید در شهر و استان تان چه می گذرد؟ /آن‌گاه که نوبت به تصویب قوانین تازه و بستن طوق بر گردن مردم می‌رسد، از بادٍ تند هم پیشی می‌گیرید؛ اما اکنون که اجرای همان قانون‌های موجود، مرهمی بر زخم کارگران است، چون لاک‌پشتی خسته در گٍل مانده‌اید؟!

 

 

اختصاصی/اسرار امروز؛ بیش از چهل روز است که کارگران آلومینیوم‌سازی اراک با بارِ سنگینِ بی‌عدالتی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و نغمهٔ دادخواهی آنان در کوچه‌های زمان پیچیده اما هنوز صدای اعتراضشان به گوش مسئولین نرسیده است، و هنوز هیچ‌کس مرهمی بر دردِ آنان نگذاشته است که اکنون دست به اعتصاب غذا زده اند . اینان دیگر نه تنها با دستان، که با جان خویش به میدان آمده‌اند؛ سفره‌هایشان تهی است و امروز جانشان را در گرو اعتصاب غذا نهاده‌اند تا شاید گوشی بشنود، شاید دلی بلرزد، شاید وجدان خفته ای بیدار شود.


این مردانِ کار ، نه زر و زیور طلبیده‌اند ، نه مقامی درباری و نه امتیازی فراتر از حق‌شان، تنها خواسته‌ آنان فقط اجرای قانونیست که وعده داده شده است.


خواسته‌های آنان روشن است:
بازنگری در طرح طبقه‌بندی مشاغل؛ پرداخت به‌موقع حقوق؛ رعایت استانداردهای ایمنی کار، بازسازی و نوسازی تجهیزات فرسوده، پیش از آنکه تولید متوقف شود و جانشان در آتش فرسودگی بسوزد ؛ اینها حداقلِ حقی است که باید به کارگران ارزانی شود.


اگرچه اختلافاتی میان شورای اسلامی کار و مدیریت شرکت وجود داشت، و چندین جلسه کمیسیون کارگری برگزار شده،
و فرماندار و مدیران قول داده‌اند که خواسته‌های قانونی شورای کار رعایت خواهد شد؛ اما بجای عمل؛ فقط جلسه برگزار گردید و قول‌ها از زبان مسئولان جاری شد؛ اما همچنان کارگران در ایستگاه انتظارند، و قطار تحقق وعده‌ها هنوز به مقصد نرسیده است.


آقایان مسئول ! کجایید؟ آیا صدای کارگران را می شنویید؟ آقایان نماینده؛ خبر دارید در شهر و استان تان چه می گذرد؟ شما که خود را زبان مردم می‌نامید، چگونه است که فریاد دادخواهی کارگرانِ ستم دیده این سرزمین، پس از چهل‌وسه روز هنوز به گوش‌تان نرسیده است؟ مگر نه آنکه به نام همین مردم بر کرسی مجلس نشسته‌اید؟ اگر امروز زبان برای آنان نمی‌گشایید، پس آن کرسی را به چه حقی اشغال کرده اید؟


آن‌گاه که نوبت به تصویب قوانین تازه و بستن طوق بر گردن مردم می‌رسد، از باد تند هم پیشی می‌گیرید؛ اما اکنون که اجرای همان قانون‌های موجود، مرهمی بر زخم کارگران است، چون لاک‌پشتی خسته در گٍل مانده‌اید؟!


اگر علیه مردم سخنی بود، نطقتان آسمان را می‌شکافت و زمین را می‌لرزاند؛ اما امروز که مردمانِ مظلوم، فریادرس می‌طلبند، جز سکوتی سرد و بی‌جان از شما صدایی نمی آید.

 


چرا بیش از چهل روز است که صدای این مردم به تالار سخن شما راه نیافته است؟ و امروز که نوبت دادخواهی از کارگران است، جز خاموشی نمی‌بینیم . بیاد داشته باشید این سکوت لکه ای است بر دامن عدالت...


پیش از آنکه تاریخ، این خاموشی را به حسابِ تقصیر بگذارد، برخیزید و پاسخی درخور دهید؛ که فریاد این کارگران، آتشی است نهفته در خاکستر بی‌عدالتی، و دیر یا زود سراپردهٔ سکوت را در شعله‌های خود فرو خواهد برد
.

بارالهااا بر صبر ما بیفزااا

ارسال شده در شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۱:۲۸ بعدازظهر
کد خبر: 4464345
آخرین خبر ها
گزیده خبرها