به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اسرار امروز و به نقل از توسکا نیوز، سلطان محمود را در حالت گرسنگی بادنجانی بورانی پیش آوردند، خوشش آمد، گفت: بادنجان طعامیست خوش. ندیمی در مدح بادنجان فصلی پرداخت. سلطان چون سیر شد. گفت: بادنجان سخت مضر چیزیست. ندیم باز در مضرات بادنجان مبالغتی تمام کرد. سلطان گفت: ای مردک! نه این زمان مدحش میگفتی؟ گفت: «من ندیم توام نه ندیم بادنجان، مرا چیزی میباید گفت که تو را خوش آید نه بادنجان را!»
یکی از نکات قابل نقدی که به مدیران دولت سیزدهم وارد است تمجیدهای متملقانه ی آنها از عملکرد دولت است. متاسفانه این رویه غلط به شدت در بین مدیران دستگاه های اجرایی استان در حال باب شدن است. البته بنده منکر زحمات دولت وقت و هیچ دولتی نیستم. چون دولتها در حد توان خود سعی در برطرف کردن مشکلات مردم و کشور داشته اند و دارند و کاری به اینکه تا چه حد در این خصوص موفق بوده اند یا خیر، ندارم اما روی سخنم با مدیرانی است که راز بقای خود بر صندلی مدیریتی را بت ساختن از دولت وقت و بزرگنمایی عملکرد دولت سیزدهم می دانند .
متاسفانه این بدعت ناپسند در استان گیلان بسیار پر رنگ است و سرعت شتابنده ای نیز بخود گرفته و گاها مدیران دستگاه های اجرایی در این سنت ناپسند از هم گوی سبقت را می ربایند. وقتی مدیری پشت تریبون قرار می گیرد و یا هر جا که میکروفونی بدست می آورد سعی دارد با القاب و عناوین مختلف، مکررا از شخص رئیس جمهور وعملکرد دولت سیزدهم تعریف کند و در کنار این تعاریف برای اینکه زیادی، آش تملق شور نشود چاشنی هم به نام خدمت به مردم به این آش شور اضافه می کند، در صورتیکه مردم واژه فراموش شده ای است که سیاستمداران فقط در هنگامی که به رای آنها نیاز دارند به یادشان می افتند و مردم نقشی در این بده بستان های سیاسی و مدیریتی نداشته و ندارند.
حدود دو هفته پیش در مراسمی دعوت بودم ،چند مدیر کل و مدیر دستگاه اجرایی نیز جز مدعویان این مراسم بودند. به وقت سخنرانی یکی از این آقایان، پس از تعریف و تمجیدهای طولانی و اسطوره سازی دولت سیزدهم در مراسمی که برای تجلیل از اصحاب رسانه برگزار شده بود نه تنها نامی از اصحاب رسانه نبرد بلکه حتی در هنگام تجلیل با آنکه متولی امور رسانه بود، زحمت یک احوالپرسی و تشکر از زحمات رسانه را هم به خود نداد. برام جالب بود که به نوعی ایشان متولی امور رسانه در استان هستند. شاید آن آقای مدیر می داند که در پی تعریف از اصحاب رسانه برایش پست و مقامی رقم نمی خورد اما تعریف و تمجید از عملکرد دولت سیزدهم و شخص آقای رئیسی، برایش میز ، پست و سمتی در پی خواهد داشت.
بحث من مظلومیت اصحاب رسانه و قضاوت یکسویه نیست، چرا که اصحاب رسانه و خبرنگاران سالهاست سنگر سازان بی سنگر هستند و با قلم و زحمات شان، خیلی ها به رشد و ارتقای سیاسی و مدیریتی رسیدند و خود هرگز در این داد و ستد های سیاسی و مدیریتی به دنبال سهم خواهی نبودند. به نظر می رسد این سنت ها و بدعت های غلط چاپلوس مابانه باید از عرصه مدیریتی حذف شود.
تملق و مبالغه در هیچ صورتی قابل قبول نیست. خود آقای رئیس جمهور در سخنرانیشان به ملت ایران قول دادند که در عرض ۲ دوهفته فقر مطلق را ریشه کن کنند ، آیا این امر محقق شد؟ آیا این یک شعار متملقانه نبود؟ اگر نبود پس آثارش کجاست؟ نه تنها فقر مطلق ریشه کن نشد بلکه شاهد رشد نجومی قیمت کالاهای اساسی هم هستیم.
توصیه من به مدیران استانی این است که دست از تملق و چاپلوسی بردارند، به فکر معیشت و رفاه مردم باشند و از کلمه مردم فقط بعنوان ابزار و شعار استفاده نکنند و به جای بدعت گذاری فرهنگ چاپلوسی به وظایفی که به آنها محول شده به درستی عمل کنند تا هم خدا و هم مردم از آنها راضی باشند، چرا که خداوند در قرآن کریم میفرمایند؛ من ممکن است از حق خودم بگذرم اما از حق الناس هرگز.