به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اسرار امروز، علی کریمی پاشاکی در یادداشتی نوشت: در ابتدا مایلم بدانم که چرا بعد از گذشت دو سال از عمر دولت آقای رئیسی نهتنها اوضاع بهمانند آخرین روز دولت روحانی نیست، بلکه به گواه واقعیتها و آمار و زندگی مردم، اوضاع جامعه بهمراتب خیلی وخیمتر و حتی کمترین علایم بهبودی را نشان نمیدهد و روزبهروز تورم، گرانی، فاصله طبقاتی بدتر و عمیقتر میشود و جالبتر این است برخی مدعیان که میخواستند بعد سرکار آمدن دولت سیزدهم ایران را گلستان کنند، حال نهتنها از دولت انتقاد نمیکنند، بلکه به هر روشی در حال توجیه وضعیت اسفبار ملک و ملت هستند و جالبتر اینکه این دولت را بسیار موفق میدانند! درحالیکه زندگی مردم با صراحت میگوید ما در بدترین شرایط در ۴۴ سال گذشته قرار دایم.
مدعیان انقلابی معتقد بودند، تحریمها بهانه است، دولت آقای روحانی را ضعیف میدانستند، حال خودشان اعلام میکنند که تحریمها اجازه نمیدهد تا اوضاع کشور و زندگی مردم را ساماندهی کنند؟! چطور در دولت آقای روحانی اشکال از مدیریت ایشان بود، ولی در دولت آقای رئیسی که مورد حمایت تندروها و تمامیتخواهان است، علت اصلی تحریمها هستند؟! این عیناً و عملاً، استانداردسازی دوگانه از یک موضوع هست و این روش تندروها باگذشت زمان بر ضد خودش تبدیل شده است، به قول ضربالمثل معروف «یک بام و دوهوا!»
صدالبته دولت دوم روحانی هم نمره قبولی نگرفت. همه مشکلات اعم از تحریم، ترامپ، کرونا و … را قبول داریم؛ اما باید بپذیریم که دولت در بسیاری از مراحل در موقعیت انفعال قرار داشت و نتوانست از شوک خروج آمریکا از برجام خارج شود. برخلاف این نگاه آقای روحانی اعتقاد داشت به وعدههایش عمل کرده است، ولی بسیار از شعارهای انتخاباتی آقای روحانی روی زمین ماند و حتی آقای روحانی به سمتشان هم نرفت، چه برسد به اینکه به آنها عمل کرده باشد.
در این میان اما برخورد مخالفان دولت آقای روحانی و موافقان دولت آقای رئیسی، با شرایط کشور بسیار جالب است. به طور مثال آیتالله علمالهدی امامجمعه محترم مشهد در یکی از خطبههای نمازجمعه این شهر در دولت آقای روحانی گفته بود: « متأسفانه شاهدیم که هر سال شب عید قدرت خرید مردم کاهش پیدا میکند و مردم از وضعیت حداقلی نیز برخوردار نیستند و در این آغاز سال جدید در برابر زن و فرزند خود احساس سرافکندگی میکنند.«
این سخنان آقای علمالهدی کاملاً درست بود. متأسفانه وضعیت معیشتی مردم بهشدت وخیم بود و بسیاری از سرپرستان خانوادهها نمیدانستند ماه را چگونه به آخر برسانند؛ اما همین امامجمعه محترم مشهد هم در زمان آقای احمدینژاد و هم در دورهی ریاستجمهوری دامادشان آقای رئیسی که وضع زندگی مردم بسیار اسفبار و غمناک است طوری که فقر، گرانی، تورم، بیکاری به اوج خود رسیده توصیههای جالبی به مردم کرده بود و میکند!
حضرت آیتالله در سال ۹۱ در زمان ریاستجمهوری آقای احمدینژاد از همین تریبون که آقای روحانی را آماج حملات خود قرار میدهد، فرموده بودند: « اگر مرغ در دسترس نیست آن را با یک ماده پروتئینی دیگر جایگزین کنید. مشهدیها مگر اشکنه پیازداغ را یادتان رفته و آن زندگی را فراموش کردهاید؛ مگر قرار است برنامه همان باشد که قبلاً بوده است.» و یا در دورهی ریاستجمهوری دامادشان آقای رئیسی میگویند: «مسائل و مشکلات اقتصادی همیشه وجود داشته و دارد و مردم بایستی مشکلات را تحمل کنند!!»
این سخنان نشان میدهد که اگر دوستان و همفکران آقایان تندرو و تمامیتخواه، سرکار باشند، میشوند شرایط اقتصادی بد او اسفبار را تحمل کرد و اشکنه خورد؟! اما اگر آقای خاتمی (که موفقترین دولت پس از انقلاب) را هدایت کرد و یا آقای روحانی قدرت اجرایی را در دست داشته باشند، باید از وضع مردم شکایت کنیم و فریاد سر دهیم که واسلاما که مردم مرغ ندارند که بخورند کار ندارند، تورم بالاست و….
جالب است همه آنهایی که این روزها از عزت در سیاست خارجی حرف میزنند و میگویند در دولت آقای روحانی عزت کشور زیر پا گذاشته شده است، وقتی سعید جلیلی در دورهی آقای احمدینژاد به ترکیه رفته بود تا با اردوغان دیدار کند و نخستوزیر آن روز ترکیه حاضر نشد به استقبال او بیاید و دبیر شورایعالی امنیت ملی چند لحظهای جلوی در ایستاد تا بالاخره با پیامهای ارسالی وارد ساختمان شد بدون اینکه هیچ استقبال رسمی از او صورت بگیرد، و یا ولادیمیر پوتین با آقای رئیسی آن برخورد سرد و فاصلهدار را کردند بدون استقبال رسمی، سکوت کردند! اگر همین اتفاق برای معاونِ، معاون وزارت خارجه دولت آقای خاتمی و یا دولت آقای روحانی اتفاق میافتاد، کفنپوشان به خیابان میآمدند و فریاد سر میدادند که چه نشستهاید که عزت کشور به تاراج رفت.
متأسفانه، سیاسی بازی سکه رایج این روزهای ایران شده است و شک نکنید همه آنهایی که در مجالس نهم، دهم و یازدهم مذاکره را دام شیطان برای ایران میدانستند، بعد از انتخابات ۱۴۰۰ ریاستجمهوری در ایران و پیروزی یکی از خودشان، آغوششان را برای مذاکره باز کردند و خواهان احیای برجام شدند، چون خوب میدانند بدون دوستی با جهان نمیشود، به ثبات اقتصادی رسید. البته چون با استراتژی روسها پیش رفتند تاکنون به موفقیت نرسیدند؛ زیرا روسها با هر گشایشی در اقتصاد و مناسبات بینالمللی ایران مخالفت بوده و خواهند بود. از نظر آنها مذاکره خوب است؛ اما اگر یک اصولگرا و انقلابی آن را انجام دهد و لاغیر.