به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اسرار امروز؛ خبر اخراج یک میلیون افغانستانی از پاکستان نگرانی های بیشماری را برای ایران به همراه داشته است زیرا ورود افغان ها به ایران می تواند امنیت جانی ، ملی و شغلی ایرانیان را به مخاطره بیندازد.
البته برای نخستین بار نیست که از افغانستان به کشورمان مهاجرت می شود، اما این بار به دلیل شرایط ویژه حاکم، نگرانی ها مضاعف تر است. با توجه به اینکه در حال حاضر گروه تروریستی طالبان افغانستان را به اشغال خود در آورده و بر آن حاکم است و گروههای تروریستی القاعده و داعش چند هزار نیروی تروریست به افغانستان آورده و از کشورهای آسیای میانه نیز عناصر وابسته به این گروههای تکفیری وارد افغانستان شدهاند و این کشور به کانون تروریستها تبدیل شده است.
از این رو این نگرانی وجود دارد که با ورود افغان ها به ایران ناامنی به ایران صادر شود و این تهدید بزرگی برای مردم ایران محسوب می شود. درواقع استقرار حکومت طالبان در افغانستان ، این کشور را به محلی برای تهدید امنیتی علیه ایران و کشور های همسایه تبدیل می کند چرا که تروریستها می توانند در پوشش پناهندگان و مهاجرین یا به صورت قاچاق وارد خاک کشورمان شوند، به ایران نفوذ و از داخل امنیت مردم و کشورمان را به خطر بیندازند. از این رو انتظار می رود از ورود حتی یک افغان در لباس مهاجر یا پناهنده به جد خودداری شود . زیرا با توجه به شرایط ویژه حاکم بر فضای کنونی ایران، نمی توانیم شاهد کوچکترین خطا یا اشتباه باشیم چرا که ممکن است جبران ناپذیر باشد.
نزدیک نیم قرن است که کشور ما پذیرای مردم مظلوم افغانستان بوده است اما این همزیستی مسالمتآمیز نباید ما را از خطر نفوذ گروههای خطرناک تکفیری - تروریستی که اکنون در افغانستان به قدرت رسیده و افراد خود را به داخل کشورمان اعزام میکنند، غافل نماید. انتظار می رود مسئولان اطلاعاتی و امنیتی کشورمان با درایت خود به خطر این عناصر نفوذی توجه دقیق داشته باشند و این خطر را از کشور دور نمایند.
خصوصا حضور غیرقانونی افغان ها در کشور باعث ایجاد قاچاق شناسنامه شده و به دنبال آن مهاجران، دارای حقوق شهروند ایرانی میشوند. گفتنی است که این شناسنامهها بیشتر شامل شناسنامه افراد متوفی، شناسنامه مفقودی، المثنی و ... است.
لازم به ذکر است برخی از مهاجران افغانستانی جهت امرار معاش به مشاغل غیرقانونی همچون فروش سیدیهای غیرمجاز و قاچاق مواد مخدر و... رو می آورند.بنابراین حضور غیرقانونی و حتی قانونی مهاجران افغان می تواند بر دستگاههای حقوقی ایران، هزینههایی اقتصادی و فرهنگی تحمیل کند و سبب اتلاف وقت دستگاه قضایی در این امور شود.
همچنین عرضه نیروی کار ایران توسط کارگران افغان در طول دو دهه بخصوص در بخش ساختمانی افزایش داشته و تقاضا برای نیروی کار ساده در آنها بالا بوده است و از آنجایی که بسیاری از مهاجران افغان به صورت غیرقانونی در ایران ساکن هستند، ناگزیرند کارهای دشوار را با دستمزدهایی نسبتاً پایین انجام دهند از این رو برخی از کارفرمایان ترجیح میدهند که به جای کارگران ایرانی، افغانی ها را استخدام نمایند و این امر باعث شده است که کارگران ایرانی شغل خود را از دست بدهد یا برا حفظ شغل خود و اینکه شکم خانواده های خود را سیر کنند همانند افغانی ها حقوق و مزایای پایین را قبول نمایند تا همین کارگری ساده را هم از دست ندهند ...
در شرایطی که بحران بیکاری در کشور موج می زند کارگران افغانستانی با افزایش عرضه نیروی کار، سبب کاهش دستمزد کارگران ایرانی شدهاند. به عبارت دیگر حضور افغانها در بازار کار ایران، به نفع کارفرمایان و به زیان کارگران ایرانی بوده است و حضورشان باعث شده تا برخی از کارفرمایان حق کارگران زحمت کش ایرانی را پایمال نمایند تا عرصه را بیش از پیش برای کارگران زحمت کش ایرانی تنگ کنند و سفره های این قشر زحمت کش کوچک و کوچک تر شود.
مسئله حایز اهمیت بعدی ورود و خروج غیرقانونی مهاجران افغان است که اغلب این افراد مخفیانه و به صورت قاچاقی و غیرقانونی وارد ایران میشوند و مسئله قاچاق انسان را ایجاد میکنند.
گفتنی است اغلب این مهاجران به دلیل فقر به حاشیهنشینی روی آوردهاند که این امر نه تنها سبب ایجاد چشماندازهای نامناسب در شهرها میشود بلکه امکانات بهداشتی این مناطق در سطح بسیار پایینی قرار دارد که برای خود مهاجران نیز مشکلات بسیاری ایجاد میکند.
علاوه بر این گسترش هرج و مرج در مرزها، کنترل مرزها را دشوارتر کرده و دولت میبایست هزینه زیادی برای تأمین امنیت این مناطق بپردازد.
ازآنجایی که مسئولان و نیروی پلیس در قبال این افراد دست بسته هستند و افغانستانیها از قانون پناهندگی بهره می برند اگر درگیری هم اتفاق بیفتد آنها از قانون پناهندگی بهره می جویند .
حال آنکه خبر اخراج یک میلون افغان از پاکستان موضوعیست که باعث افزایش دلواپسی بیشتر در ایران میشود . زیرا بیم آن می رود که این یک میلیون نفر نیز از ایران سر در بیاورند. پاکستان شاید با اخراج این تعداد از افغانستانیها بتواند امنیت داخلی کشور خود را کنترل کند اما این اقدام، برای کشورهای منطقه بهویژه ایران خطری بزرگ محسوب میشود و اگر مسائل ربودن اشتغال از دست کارگران ایرانی در کشورمان را فاکتور بگیریم و کنار بگذاریم، نمیتوانیم از این موضوع بگذریم که ورود غیرقانونی این مهاجران، رصد و ردیابی آنها را بسیار دشوار میکند و هزینههای کشور را افزایش میدهد.
چندی پیش محمود احمدیبیغش، نماینده شازند در مجلس از موضوع بسیار مهمی پرده برداشت او درباره موضوع مهاجرت در ایران گفت: «طرح سازمان ملی مهاجرت با دادن تابعیت سیاسی به افغانستانیهای مقیم ایران، تنها بهدنبال انتقال جمعیت و قانونی کردن حضور میلیونها تبعه افغان در ایران بدون هرگونه نگرانی در خصوص مهاجرت سالانه ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار ایرانی متخصص و وضعیت میلیونها ایرانی خارج از کشور است.»
احمدی بیغش «رصد فضای سیاستگذاری و اجرایی کشور در برابر بالا رفتن بیقاعده و غیرطبیعی اتباع افغانستان در ایران را مؤید این موضوع دانست که نهتنها اراده جدی در دستگاههای اجرایی متولی برای کنترل و مقابله با ورود بیقاعده و غیرقانونی افغانها به ایران وجود ندارد بلکه با نادیده انگاشتن تعمدی آسیبهای گسترده اجتماعی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ناشی از حضور بیش از ۸ تا ۱۰ میلیون تبعه افغانستان در ایران، به سمت تسهیل ورود و اقامت آنها در کشور هستند به گونهای که مجلس شورای اسلامی یازدهم در آبان ۱۴۰۱ کلیات طرح سازمان ملی مهاجرت را تصویب کرد.» حتی یکی از کارشناس مذهبی در یک برنامه تلویزیونی پیشنهاد کرد به مهاجرین افغانستانی مؤمن و متدین پیرو اهل بیت ، شناسنامه ایرانی داده شود تا حق رای داشته باشند و خواست که قانون اعطای شناسنامه به این دسته از افغانستانیها در مجلس تصویب شود!!!
لازم به ذکر است برسی رد خون توسط افغان ها و قتل عامهای صورت گرفته در سنوات گذشته که هنوز گروههای تروریستی در آن کشور پای نگرفته بودند می تواند نگرانی و دلواپسی های مضاعفی را از حضور افغانها برای مردم ایران و کشور داشته باشد زیرا در حال حاضر که گروههای تروریستی طالبان، داعش و القاعده افراد خود را در افغانستان وارد کرده اند می توانند آنها را به عنوان یک مهاجر افغان به ایران بفرستند که آنگاه مصیبتی عظمی کشور را فرا می گیرد.
انتظار می رود مسئولان اطلاعاتی و امنیتی کشورمان مسائل یاد شده را مد نظر قرارداده و با درایت خود امنیت را برای کشور و مردم ایران به ارمغان بیاورند زیرا گاهی تصمیمات احساسی می تواند عواقب جبران ناپذیزی را ببار بیاورد.