از بنزین مجانی تا یارانه طلایی
وعده‌های رقت‌انگیز اقتصادی برای تصاحب یک صندلی

از بنزین مجانی تا یارانه طلایی

اسرار امروزرسم بر اين است عواقب اجراي تصميمات خردكننده و مهلك براي اقتصاد ايران را چند سال بعد كسي گردن نگيرد

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اسرار امروز، بالاخره روز گذشته چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شد و برخی وعده‌هایی که نامزدها در این دوره دادند، برای خود جالب‌توجه بود، به‌ویژه وعده‌های اقتصادی آنان و شیوه درمان این بیمار ناخوش‌احوال اقتصاد.

 گرچه مناظره ها و ميزگردهايي توسط كانديداهاي رياستجمهوري برگزار شد، اما نكته اساسي اينكه هيچ يك از كانديداها حداقل در ظاهر نخواستند یا شايد نتوانستند از اتفاقات رخ داده در اين سه سال براي اقتصاد ايران بگويند كه در ميانه شديدترين تحريمها دست و پا ميزند و فرصتهاست كه يكي پس از ديگري از دست مي رود و ما مانده ايم و نگاه حسرتبار به همسايگان ايران كه روز به روز فاصله خود را بيشتر مي كنند.

 گرچه مناظره ها و ميزگردهايي توسط كانديداهاي رياستجمهوري برگزار شد، اما نكته اساسي اينكه هيچ يك از كانديداها حداقل در ظاهر نخواستند یا شايد نتوانستند از اتفاقات رخ داده در اين سه سال براي اقتصاد ايران بگويند كه در ميانه شديدترين تحريمها دست و پا ميزند و فرصتهاست كه يكي پس از ديگري از دست مي رود و ما مانده ايم و نگاه حسرتبار به همسايگان ايران كه روز به روز فاصله خود را بيشتر مي كنند.

درست مانند سه سال پيش وعده‌هایی توسط همه كانديداها ارائه شد كه اگر نگوييم توهمي است بايد حداقل آنها را ناشدني بدانيم. سه سال پيش يكي از همين كانديداها وعده حل‌شدن سه‌روزه مشكل بورس را داد و اين بار در هنگام مناظره هيچ پاسخی نداد كه چرا چنين وعده‌های داده و اصول پايه و مبناي آن چه بود و آيا باز هم می‌تواند اين وعده را بدهد يا در اين سه سال عقلانی‌تر شده است؟ در اين نوشتار تلاش داريم برخي وعده‌های تازه كانديداها را يك روز پس از انتخابات مرور كنيم و قضاوت را به خوانندگان بسپاريم. برخي اين وعده‌ها را رقت‌انگیز و دون شأن ملت ايران دانسته‌اند.

اما برخي ديگر از زاویه‌های ديگر به اين موضوع نگاه كرده و درباره خطرات اجراي چنين سیاست‌هایی صحبت کرده‌اند، چراكه گويا رسم بر اين است عواقب اجراي تصميمات خردكننده و مهلك براي اقتصاد ايران را چند سال بعد كسي گردن نگيرد.

هر خانواده ۲۰ گرم طلا در سال!

اين وعده‌های بود كه عليرضا زاكاني داد و تا روز آخر هم تكرار كرد. او كه به‌تازگی توسط بيژن زنگنه، وزير اسبق نفت به مناظره بر سر قرارداد كرسنت دعوت شد؛ خود را حل‌المسائل مشکلات ایران دانست و در برابر انتقادهای دیگران نیز با الفاظی چون شما اشتباه می‌کنید، چرا حرف غلط می‌زنید؟ دروغ می‌گویید و... از خود به دفاع پرداخت. اما تصور كنيد چنين چيزي قابليت اجرا داشته باشد. در كشوري كه سالانه ۱۰ تن طلا توليد می‌شود چگونه آقاي زاكاني ۵۴۰ تن طلای موردنیاز ۲۷ ميليون خانوار را تأمین می‌کند؟ ايشان گفته‌اند كه اعتبار است نه به‌صورت فيزيكي. خب با چه پشتوانه‌ای؟ فرق اين كار با چاپ‌کردن پول بدون پشتوانه چيست؟ چه كسي تبعات سفته‌بازی و حواله فروشي اين اعتبار موردنظر ايشان را گردن می‌گیرد؟ ايشان كه حتي دعوت به يك مناظره را هم قبول نكرده است!

پرداخت ۲۲ ميليون تومان به هر نفر!

شاهكار دوم آقاي زاكاني پرداخت نفري ۲۲ ميليون تومان به‌عنوان يارانه انرژي است كه اجراي آن نزديك به ۲۰۰۰ هزار ميليارد تومان پول می‌خواهد. سؤال اين است كه منبع چنين وعده‌هایی كجاست؟ با كدام پول؟ آيا قرار است یارانه‌های انرژي را قطع كنيد و نقدي بپردازيد؟ حتي اگر اين رقم اعتباري هم باشد آشوب وحشتناكي در بازارهاي مالي به‌ویژه بورس درست می‌کند.

درمان رايگان و نصف‌شدن قيمت بنزين!

وعده بيمه تكميلي ۶۰ درصد ایرانی‌ها و رايگان شدن درمان براي ۴۰ درصد مردم آرزوي دولت‌ها بوده و هست. اما همین‌الان دولت بر سر پرداخت بدهي طرح دارویار نهادهاي مختلف درمانده است. دولت به تأمین اجتماعي هم ۱۳۰ هزار ميليارد تومان بدهكار است. با كدام پول قرار است اين كار را انجام دهيد؟ آقاي زاكاني در وعده‌های ديگر گفته‌اند كه قيمت بنزين را از سه هزار تومان به ۱۵۰۰ تومان می‌رسانیم. اين وعده آن‌قدر عجيب است كه چيزي درباره‌اش نمی‌گوییم. اما فقط همين یک‌قلم كه قيمت ارزان بنزين در ايران موجب شديدترين حجم قاچاق به كشورهاي همسايه شده است.

پرداخت يارانه به حلقه ماقبل آخر!

اين وعده قاليباف همان طرحي است كه دولت رئیسی با نام دارويار اجرا كرد و به مشكلات فراواني خورد. طبق اين طرح، قيمت دارو افزايش يابد ولي پرداخت از جيب بيماران ثابت بماند. مشابه اين كار در حوزه نان انجام شد. اما در هر دو بخش دارو و نان بحران ايجاد كرد. شرکت‌های توليدكننده يا حتي واردكننده دارو به دليل بالارفتن بهاي ارز و افزايش هزينه توليد يا ورشكسته شدند يا خطوط توليد خود را كاهش دادند يا تعدیل‌نیرو كردند. در حوزه نان نيز پيچيدگي كار آن‌قدر بالا گرفته كه بسياري از مردم از نبود نان و آرد گلایه دارند.

توزيع يارانه بنزين به کد ملی!

هم پزشكيان و هم جليلي اين وعده را به‌صورت مشترك دادند. با اين تفاوت كه پزشكيان عنوان كرد افزايش قيمت بنزين را به‌صورت تدريجي انجام خواهد داد، اما جليلي در اين باره مبهم صحبت كرد. موضوع توزيع يارانه بنزين به کد ملی قبلاً هم مطرح شده و به‌صورت پايلوت در جنوب ايران نيز اجرا شده. مدافعان و مخالفاني هم دارد. اما بدون ديدن گزارشي از نتايج اجراي پايلوت آن نمی‌توان نظر قطعي داد.

دلارزدايي؟!

اين وعده خطرناكي است كه توسط سعيد جليلي ارائه شده و بيشتر از آنكه نگاهي اقتصادي در پشت آن باشد با اهدافي سياسي دنبال شده است. دلارزدايي همین‌الان هم ايران را مجبور به معامله با يوآن چين و روبل روسيه كرده و كشور را به سمت تهاتر کالا برده است. نمونه آن همين خريد پرابهام اتوبوس‌های برقي توسط شهردار تهران است كه زياد هم تمايل ندارد درباره آن صحبت كند و قرارداد را محرمانه نگه داشته است. اتفاقي كه به عدم شفافيت در معاملات می‌انجامد.

وام ازدواج يك میلیاردتومانی!

سؤال اين است كه با كدام پول؟ همین‌الان صف بلندي جلوي بانک‌ها براي وام ازدواج درست شده و بانک‌ها با هزار و يك مشكل وام پرداخت می‌کنند. قرار است وام يك میلیاردتومانی يعني سه برابر عدد فعلي از كجا تأمین شود؟ جواب روشن است:  فشار به منابع پايه پولي و چاپ پول! انتهاي اين تونل هم چيزي جز افزايش تورم نيست.

بنزين مجاني!

مصطفي پورمحمدي اين وعده را داده و گفته است كه می‌توانیم ميانگين از ميزان سوخت در اروپا بگيريم و آن را به مردم مجاني بدهيم. همین‌الان  گفته می‌شود كه ۴ میلیارددلاری واردات بنزين انجام می‌شود. باتوجه‌به قيمت جهاني بنزين كه ميانگين ۱.۵ تا ۲ دلار است، ببينيد چه فاصله عظيمي ميان قيمت نهايي با قيمت یارانه‌های بنزين وجود دارد. حال فرض كنيد یک‌چند ليتري هم مردم رايگان گرفتند. چه چيزي عوض می‌شود؟

به چه چيزي نياز داريم؟

 

در پايان اين گزارش به اين نكته اشاره ميكنيم كه اقتصاد ايران بدون منابع پولي مشخص و پايدار با فرسودگي كنوني كار سختي در پيش دارد. بسياري از زيرساختها مستهلك شده و آثار فرسودگي را ميتوان در بدنه اقتصاد ايران ديد كه اقتصاددانها البته از آن با اصطلاح ناترازی ياد ميكنند. در حال حاضر اقتصاد ايران با ناترازيهاي بزرگي دست و پنجه نرم ميكند كه راهكار عبور از آنها پول و سرمايه است. اين در حالي است كه دوران نفت گرانقيمتي كه به فروش ميرفت و پول آن به راحتي وارد حسابهاي بانك مركزي ميشد، گذشته است. در دو سال گذشته اثرات تحريمها بيشتر ديده شد و ورود يك رييس جمهور تندرو به كاخ سفيد نيز كار را سخت تر ميكند. بايد ديد رييس جمهور بعدي ايران قرار است چگونه با اين چالش بزرگ روبه رو شود. یاقوت وطن

ارسال شده در شنبه ۰۹ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۸:۲۷ بعدازظهر
کد خبر: 5965693
آخرین خبر ها
گزیده خبرها