اسرار امروز. ایران و ایرانی امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند دریافت اخبار و تحلیلهایی است که تأثیر محسوس و ملموس بر زندگی فردی و اجتماعی آنان داشته باشد؛ نه بازنشر گزینشی خبرها و نه تکرار مجیزگوییهای سفارشی
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی اسرار امروز /حسن سامری؛ در روزگاری که رسانهها بیش از هر زمان دیگری در شکلدهی افکار عمومی نقشآفرین هستند، بار مسئولیتی سنگین نیز بر دوش آنان قرار دارد. رسالت رسانه نه در بازنشر بیجان اخبار، بلکه در نقد جدی، پرسشگری و واداشتن مسئولان به پاسخگویی معنا پیدا میکند.
رسالت واقعی رسانه؛ پرسشگری به جای بازنشر خام خبر
عادیسازی بحرانها و کوچکنمایی مسائل حیاتی، خیانتی آشکار به اعتماد عمومی و انحرافی خطرناک از مسیر حرفهایگری در روزنامهنگاری است. تجربه نشان داده است که بیتفاوتی رسانهها نسبت به موضوعاتی چون واردات کالاهای تاریخمصرفگذشته، بحرانهای بهداشتی یا نابسامانیهای اقتصادی، هزینهای سنگین بر دوش جامعه گذاشته و چرخه خطاهای تکراری را تقویت کرده است.
واردات ۱۰۰ هزار کیلو گوشت تاریخمصرفگذشته؛ شوک به افکار عمومی
رسانهای که به دلیل وابستگیهای مالی یا سیاسی یا از سر شتابزدگی برای خوشخدمتی، تنها به انتشار سطحی اخبار اکتفا کند، از رسالت اصلی خود یعنی اطلاعرسانی دقیق، منصفانه و مستقل دور شده و عملاً میدان را برای عدم پاسخگویی مسئولان باز میگذارد.
این روزها موضوع واردات ۱۰۰ هزار کیلو گوشت تاریخمصرفگذشته از عراق به سردخانهای در رشت، به یکی از دغدغههای جدی افکار عمومی تبدیل شده است؛ مسئلهای که نشان داد بخشی از رسانهها، هرچند محدود، در دفاع از حقوق مردم سکوت نکردند و کوشیدند با پرسشگری از دستگاههای متولی، ابعاد مختلف ماجرا را روشن سازند.
همین مطالبهگری است که میتواند به عنوان نقطه تمایز میان رسانه مسئول و رسانه منفعل تلقی شود؛ تفاوتی که امروز بیش از هر زمان دیگری باید مورد توجه قرار گیرد.
پرسش خبرنگاران و واکنش استاندار گیلان
بر اساس اظهارات داود اماناللهی، مدیرکل دفتر قرنطینه و امور بینالملل سازمان دامپزشکی کشور در گفتوگو با ایسنا، این محموله شامل ۵۵ هزار کیلو گوشت قرمز سفارش عراق و مابقی سفارش ایران بوده است. در حالی که عراق محموله را مرجوع کرده، اما بهجای بازگشت به کشور مبدأ، به ایران و استان گیلان آورده شد و در سردخانه سرما پنگوئن رشت دپو میشود!
اما نکته قابل توجه در این ماجرا، پرسش خبرنگار پایگاه خبری «اسرار امروز» از هادی حقشناس استاندار گیلان، درباره عوامل احتمالی پشت پرده واردات محموله گوشت تاریخمصرفگذشته است که ظاهراً برای برخی رسانههای وابسته، خوشایند نبوده و بهسرعت واکنش نشان دادند.
هجمه رسانههای وابسته به رسانههای مطالبهگر
این رسانهها، بهجای پاسخگویی به پرسشهای بهحق افکار عمومی، تلاش کردند با هجمههای رسانهای، رسانههای پیگیر و مسئول را مورد حمله قرار دهند، گویی میتوانند با وارونه جلوه دادن واقعیت، شفافیت خبری را زیر سؤال ببرند.
برخی تحلیلگران معتقدند ممکن است این واکنشها تحت تأثیر فشارهای سیاسی یا اقتصادی باشد؛ موضوعی که در صورت صحت، سلامت عمومی را در معرض خطر قرار میدهد و هشداری جدی است.
تهدید سلامت عمومی
این روزها در فضای رسانهای استان، شاهد ظهور جریانهایی هستیم که به جای پاسخگویی به پرسشهای اصلی افکار عمومی، تمام توان خود را صرف حمله به رسانههای پرسشگر و مطالبهگر میکنند.
رسانههایی که در ظاهر خود را در صف اول اطلاعرسانی و دفاع از حقوق عامه معرفی میکنند، اما در عمل، با بیاعتنایی به اصول حرفهای، شمشیر از غلاف بیرون میکشند تا دیگر رسانههای مطالبهگر را بینام و نشان بخوانند.
حافظه تاریخی مردم؛ از چای دبش ناسالم تا برنج آلوده
رسانهای که اخبارش اغلب ناقص و بدون اتکا به منابع معتبر منتشر میشود با چه جسارت و اعتمادبهنفسی میتواند دیگران را متهم کند؟ مگر نه اینکه تجربههای تلخی مانند ماجرای چای دبش یا برنج آلوده همچنان در ذهن مردم زنده است و یادآوری آنها نشان میدهد که کوچکترین سهلانگاری در حوزه سلامت عمومی میتواند تبعات جبرانناپذیری داشته باشد.؟
برخی رسانهها به حاشیهسازیها دلخوش کردهاند
برخی رسانهها به جای تمرکز بر تناقضهای آشکار و پرسشهای بیپاسخ در پرونده واردات گوشت تاریخمصرفگذشته (اینجا بخوانید)، صرفاً به موقعیت جغرافیایی یک سردخانه یا حاشیهسازیهای سطحی دلخوش کردهاند که نتیجه این رفتار نه تنها روشنگری برای جامعه نیست، بلکه افکار عمومی را نسبت به خود بیاعتماد میسازد.
روایتسازیهای سطحی راهگشا نیست
رسانهای که حتی در بازنشر موضوع مهم و حساس واردات گوشت تاریخمصرفگذشته و فاسد به ایران و بهویژه گیلان، کورکورانه به دفاع غیرمستند از دستگاههای متولی این ماجرا میپردازد، در واقع نقش خود را بهعنوان چشم بیدار جامعه از دست داده است. رسانهای که بهجای پیگیری حقیقت و مطالبهگری، ذوقزده از اتهامپراکنی علیه دیگر رسانههاست؛ غافل از آنکه سوابق عجیب و غریب برخی از همین مدعیان وابسته و …، سالهاست محل پرسش های جدی است.
آیا دل خوش کردن به چند استوری و برچسبزنی بیاساس میتواند جایگزین رسالت خطیر اطلاعرسانی شود؟ نمونه بارز این بیمسئولیتی رسانهای، طرح موضوع «آلودگی میکروبی» در ماجرای گوشتهای مرجوعی است! وقتی یکسال از تاریخ تولید محموله گذشته، اساساً چه جای بحث از آلودگی میکروبی باقی میماند؟ مگر نه اینکه تاریخ انقضا خود گواه نابودی کیفیت و سلامت محصول است؟ چنین روایتسازیهای سطحی نه تنها راهگشا نیست بلکه افکار عمومی را نمی تواند از اصل ماجرا منحرف کند.
مردم حق دارند بدانند چه کسانی پشت پرده واردات این محموله بودهاند.
مردم حق دارند بدانند چرا پروتکلهای کنترل در مبدأ رعایت نشده است.
رسانه زرد؛ مصداق بیمسئولیتی در اطلاعرسانی
واقعیت این است: رسانهای که اخبار را اغلب بدون منبع معتبر یا با اطلاعات ناقص منتشر میکند و از تحلیل عمیق، بررسی مستند و واقعبینی در پوشش خود بیبهره است، مصداق روشن رسانه غیرمستند و وابسته است. چنین رسانهای نه صلاحیت اتهامزنی به دیگر رسانهها را دارد و نه میتواند بار مسئولیت اجتماعی و حرفهای اطلاعرسانی را به دوش بکشد ضمن اینکه نمی تواند صدر اخبار گیلان باشد.
شفافیت و پاسخگویی؛ ضرورتی برای سلامت جامعه
این رخداد نشان میدهد که شفافیت و پرسشگری رسانهای نهتنها یک ضرورت اخلاقی و حرفهای است، بلکه میتواند مانع بروز خطرات احتمالی برای سلامت عمومی شود؛ موضوعی که هیچ نهاد یا فردی نمیتواند با هجمههای رسانهای آن را نادیده بگیرد.
وظیفه خبرنگار؛ پاسداری از حق دانستن و منافع عمومی
ایران و ایرانی امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند دریافت اخبار و تحلیلهایی است که تأثیر محسوس و ملموس بر زندگی فردی و اجتماعی آنان داشته باشد؛ نه بازنشر گزینشی خبرها و نه تکرار مجیزگوییهای سفارشی. در شرایطی که جامعه با حساسترین مسائل اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی روبهروست، انتظار از رسانهها، روایتگری صادقانه و مسئولانه است.
خبرنگاران در هر جامعهای شانه به شانه مردم حرکت میکنند و رسالت اصلی آنان چیزی جز پاسداری از حق دانستن و دفاع از منافع عمومی نیست.
آنچه جایگاه رسانه را متمایز میسازد، ایفای نقش ناظر بر عملکرد مسئولان است؛ نقشی که اگر به درستی ایفا شود، نهتنها از انحراف و بیراهه رفتن تصمیمات جلوگیری میکند، بلکه مسیر شفافیت و پاسخگویی را هموار میسازد.
در این میان، وظیفه خبرنگار تنها بازتاب رخدادها نیست؛ بلکه تحلیل، پرسشگری و پیگیری مداوم نیز جزو ذات کار اوست.
جامعهای که خبرنگاران آن جسارت پرسیدن و توان ایستادن در برابر قدرت را نداشته باشند، در گرداب بیخبری و بیاعتمادی گرفتار خواهد شد.